سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 89
بازدید دیروز : 52
کل بازدید : 765486
کل یادداشتها ها : 965
خبر مایه


اسرار عالم غیب در یک تکه کاغذ!

شاید شما هم بارها با دعانویس‌هایی که در کوچه پس کوچه‌های شهر پرسه می زنند و با سوء استفاده از احساسات مذهبی و دینی مردم آنها را فریب می‌دهند برخورد کرده باشید اما باید بدانیم که اگر کسی در بین مردم ادعای دعانویسی و پیش بینی آینده از طریق ارتباط با خداوند را داشته باشد کافر به شمار می‌رود.


 

در چند سال اخیر این پدیده به قدری رواج پیدا کرده است که شاغلان این مشاغل به ظاهر شریف، برای خود مغازه یا آلونکی تهیه کرده‌اند و تا با شیوه‌ای نوین به فعالیت پردازند.
اما طبق متون اسلامی تنها اولیای خاص خدا به سبب ارتباط نزدیک با خداوند می توانند به علم‌های پنهان در عالم غیب دسترسی پیدا کنند و این نکته قابل توجه است که آنها در صورت آگاهی از این علوم هیچ گاه بدون تأمل اسرار عالم غیب را فاش نمی کنند.
بی‌شک خاصان درگاه الهی هیچ گاه برای سوء استفاده‌های شخصی اسرار عالم غیب را بازگو نمی‌کنند و یا در برابر این گفته‌ها از افراد طلب وجه نمی‌کنند.
با این وجود رمال یا دعانویسی که برای راهنمایی یک انسان نگون بخت 20 هزار تومان می گیرد نه می تواند از اولیای خدا باشد و نه از خاصان درگاه الهی ...
باید بدانیم که اگر کسی در بین مردم ادعای دعانویسی و پیش بینی آینده از طریق ارتباط با خداوند را داشته باشد کافر به شمار می‌رود.
اما چرا در کشوری که اسلام دین اکثریت افراد جامعه محسوب می‌شود و مردمانش باید بر مسائل دینی اشراف داشته باشند، خرافات تا این حد در لایه‌های مختلف اجتماعی رسوخ کرده است؟
برای پاسخ به این سؤال مدتی جست‌وجو کردم... با یک گشت کوتاه توانستم فهرست بلندی از دعانویس‌ها و جن گیرهای تهران پیدا کنم. مشغول جستجو بودم که متوجه شدم یکی از دوستان آدرس یکی از بزرگان این مجموعه را دارد.
راه افتادم و محله دعانویس معروف را پیدا کردم.خانه او در یکی از کوچه پس کوچه های بسیار قدیمی مولوی بود.
اما در همین محله دیدن ماشین‌های آخرین سیستم که پشت سر هم در کوچه ای به آن باریکی پارک شده بودند واقعا جالب بود.
در انتهای کوچه یک در قهوه ای رنگ کوتاه بود که برای ورود باید سرت را خم می کردی و وارد می شدی(حتماً صاحبخانه خواسته یاد پوریای ولی را زنده نگه دارد).
کنار در ورودی مرد قوی هیکلی نشسته بود وبا دست ما را به سمت چند اتاق در گوشه حیاط راهنمایی می‌کرد.
وارد اتاق که می‌شدی دور تا دور پر بود از آدم‌هایی که بر روی صندلی نشسته بودند و منتظر…
نمی دانم منتظر چه بودند…؟ اکثر آنها را خانم‌های آراسته ای تشکیل می‌دادند که با ژست خاصی به صندلی تکیه داده بودند.
چند ساعتی منتظر ماندیم انگار نفس ها در سینه حبس شده بود، هیچ‌کس تکان نمی‌خورد، نور کمی که از پنجره ی اتاق می‌آمد توان روشن کردن تاریکی اتاق را نداشت.
زن جوانی که در کنار من نشسته بود دائماً پاهایش را تکان می داد معلوم بود که از شدت استرس حتی طاقت نشستن هم ندارد…
از روی کنجکاوی دلیل آمدنش را پرسیدم. انگار منتظر بود:" چند شبه که شوهرم دیر می‌یاد خونه. یکی از دوستام بهم گفته براش دعا بگیرم تا یه وقت سراغ یکی دیگه نره، من تا حالا پیش دعانویس نرفتم، شما این دعانویسه رو می شناسین؟ کارش چطوره؟"
خنده ام گرفت. سعی کردم دلداری اش بدهم…اما مثل اینکه راهنمایی دوستش مؤثر تراز دلداری‌های من بود، بی خیال راهنمایی شدم.
ناگهان در اتاق باز شد و مردی در چارچوب در ظاهر شد و شماره ای را که دردست همراه من بود خواند.
بلند شدیم و دنبال مرد به راه افتادیم…وارد زیرزمینی شدیم و پایین رفتیم دود غلیظی فضا را پر کرده بود. به یاد فیلم‌های علمی- تخیلی افتادم، پرده‌ای کنار رفت و مرد میانسالی ظاهر شد، فضا کوچک بود، مرد دعانویس سلامی کرد و برای نشان دادن میزان مهارتش، بدون اینکه از ما چیزی بپرسد کتابی باز کرد و چند مهره وسط آینه ای که در جلویش بود انداخت…و شروع کرد به آسمان ریسمان بافتن…تقریباً یک ربع در آن حال بودیم…
آخر سر یک بسته کوچک به من داد و گفت که باید موی سرم را در یک قبرستان کهنه دفن کنم، و عصاره چند گیاه را با غذا بخورم تا بختم باز شود.(غافل از اینکه من یک سال است ازدواج کرده‌ام!)
بعد از اینکه مدتی سر کار بودیم از جایمان بلند شدیم و آن مکان مخوف را برای باورهای ساده جا گذاشتیم.
وقتی خانه دعانویس را ترک می کردم بار دیگر به منتظران پوچی(اسمی که من برای آنها گذاشته بودم) نگاه کردم، دلم برایشان سوخت...
افتخاری کارشناس امور مذهبی در این رابطه گفت: جامعه ایران یک جامعه مذهبی است و مردم آن با مشاهده ی ارتباط افراد متخصص دین با ماوراء الطبیعه و گرفتن حاجت با چله نشستن به عالم ماوراء الطبیعه اعتقاد کاملی دارند.
این کارشناس امور مذهبی با تاکید بر این که بسیاری از مردم با توسل به ائمه و امامزاده ها و خواندن ادعیه و اورادی که در کتاب‌های دعا نوشته شده می‌توانند با این عوالم ارتباط پیدا کرده و به حاجت خود برسند تصریح کرد:در این میان عده ای سود جو با سوء استفاده ازعقاید مذهبی افراد ساده لوح را فریب می دهند و به سود های کلان دست پیدا می کنند، از این رو مأموران نیروی انتظامی باید از رواج این مشاغل کاذب جلوگیری کند.
افتخاری ادامه داد: کارشناسان علوم مذهبی باید با ساماندهی جامعه مذهبی ایران از روند رو به شیوع دعانویسی جلوگیری کنند و افرادی را که برای گرفتن حاجت به این سمت و سو می روند به طور تخصصی راهنمایی کنند.
فربد فدایی روانشناس گفت:در دهه ی اخیر راحت طلبی در بین خانواده ها شیوع پیدا کرده است. برا ی نمونه در خانواده ای که افراد آن در برقراری ارتباط با یکدیگر دچار مشکل هستند به جای تلاش در جهت تقویت روابط درون خانواده به راه های غیر اصولی روی می آورند که می توانیم مصداق بارز آن را در استقبال از مراجعه به دعانویسان بیابیم.تلاشی بیهوده که نشان دهنده ی ضعف در برقراری پیوند های عاطفی در یکی از مهمترین نهاد های اجتماعی است. عاملی که باعث شده تا پناه گاه جدید برخی خانواده ها غار تاریک دعانویس هایی باشد که بی هیچ پیشینه ی معتبر کیسه هایی بزرگ برای خالی کردن جیب نگون بختان دوخته اند.
فدایی معتقد است: زنان طیف اصلی مراجعه کنندگان به دعانویسان را تشکیل می دهند که غالبا برای حل مشکلات و تقویت پیوندهای خانوادگی اگرچه به خطا هزینه های بالایی را نیز صرف می کنند.
وی با تاکید بر این که توسل به خدا و بهره گیری از تعالیم دینی در زندگی انسان ها نقش مثبتی دارد و موجب آرامش روانی انسان ها می شود خاطر نشان کرد:در تمام ادیان خداوند همواره انسان ها را به جست و جو و حرکت به سوی آگاهی دعوت کرده است ، اما گاهی دیده می شود افرادی به علت ساده اندیشی و بدون توجه به معنای واقعی مسائل عمیق مذهبی به افرادی تحت عنوان دعانویس و رمال و جن گیر مراجعه می کنند.
به گفته وی فعالیت این افراد از نظر مذهبی و علمی مورد تأئید هیچ ارگان و سازمانی نیست و نشان دهنده ی روش های روانی برای پرهیز از واقعیت است.
فدایی در ادامه افزود: بسیاری از انسان ها از زمان ها ی قدیم علاقه زیادی به پیش بینی آینده داشته اند ، اما روحیه کودکانه و آسان گیر آنها عامل بازدارنده مهمی در مقابل تلاش و فعالیت هایشان برای رسیدن به آینده ای مطلوب ا ست.
به اعتقاد این روانشناس آگاه کردن مردم باید توسط علمای دین و روانپزشکان صورت بگیرد و رفع این مشکل از وظایف اساسی همه افراد تحصیل کرده ی مرتبط با این گروه از مشاغل است.

انتهای خبر // شبکه خبری برنا//39 - 37 - 44//www.BornaNews.ir





طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ